loading...
لبخندستان
hlya بازدید : 108 سه شنبه 08 مهر 1393 نظرات (0)

ما بچه بودیم یه بازی بود به نام :

«همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» …

صد برابر پلی استیشن 3 لذت داشت !

.

.

.

خدايا

مارو ببخش كه در كار خير

يا “جار” زديم…

يا “جا” زديم…

 

برای دیدن ادامه این بخش به ادامه مطلب مراجعه کنید ...


hlya بازدید : 105 سه شنبه 08 مهر 1393 نظرات (0)

 

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

 

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

 

 

شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی 

تا کجا ميره

 

 

...برای دیدن ادامه این بخش به ادامه مطلب مراجعه کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    میزان خندیدن شما با خواندن مطالب وبلاگ
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 51
  • بازدید ماه : 157
  • بازدید سال : 783
  • بازدید کلی : 4,874